زن قرآن، فعال اجتماعی است؟

محمد نصر اصفهانی

محمد نصر اصفهانی

نگاه قرآن به زن با نگاه همه انسانهایی که در چارچوب فرهنگ بسته خویش به او ‌می‌نگرند متفاوت است. قرآن خلقت زن و مرد را از یک حقیقت دانسته است (زمر6) و در انجام وظایف و مسئولیت‌های انسانی و اجتماعی، فرقی بین آن دو قائل نیست. اگر بین آنان تفاوتی‌ قائل شده است این تفاوت ارزشی نیست بلکه ناشی از وضع فیزیولوژیک و فرهنگ اجتماعی خود ساخته آنان است. (نسا32) در فرهنگ قرآن، زنان همچون مردان در انتخاب راه زندگی خویش، نقش مستقل و تعیین کننده دارند و در مقابل انتخاب خویش همچون مردان شخصاً متعهد و مسئول هستند. حوا در هدایت و عصیان با آدم به یک اندازه مسئولیت داشت و نقش مستقل و کاملاً مساوی با او ایفا کرد. هنگامی که هر دو توبه کردند، خدا توبه هر دو را با هم پذیرفت. (بقره25-37)

نگاه منفی قرآن به زنان با مردان تفاوت ندارد و با معیاری یکسانی در مورد آنان قضاوت می‌کند، به همین جهت ابولهب و زن ابولهب نقش برابر در تقبیح قرآن دارند. (مسد) همسر نوح و همسر لوط با وجود اینکه هر دو همسر پیامبر هستند، چون مستقلاً تصمیم به مخالفت با اندیشه و باورهای صحیح شوهران خود می‌گیرند از جانب خدا، همچون مردان، مورد مذمت قرار گرفته و همچون آنان عذاب می‌شوند. (تحریم10) آسیه با وجودی که همسر فرعون است ولی چون نقش مستقل از شوهر دارد، به جهت استقلال فکر و عمل درست خود، مورد تجلیل و تمجید خدا قرار گرفته است. او در اندیشه توحیدی چنان اوج می‌گیرد که خدا او را الگوی ایمان، مردان و زنان معرفی می‌کند. تجلیل خدا از آسیه به جهت خانه‌داری، شوهرداری و تربیت فرزند نیست بلکه به جهت نقش مستقل او در عرصه اجتماع و شعور سیاسی بالای اوست، به جهت داشتن تحلیل و موضع درست نسبت به عملکرد ظالمانه شوهر خود در عرصه سیاست نسبت به عملکرد دیگر جریانات سیاسی ضالمانه اجتماع خویش است. (تحریم11) قرآن نقش فعال اجتماعی و مدیریتیِ رفتارِ مادر و خواهر موسی را برجسته ساخته است. آنان بر خلاف دیگر زنان عصر خود، تسلیم سرنوشت نشدند و با برنامه‌ریزی از فضای ظالمانه سیاسی عبور کردند و بهترین شرایط را برای حیات و رشد موسی فراهم ساختند. (قصص7-13) قرآن از دو دختری سخن می‌گوید که در فضای مردانه، با حفظ عفاف، برای کمک به پدر خویش، دوش به دوش مردان گوسفندان را به چرا می‌برند و زمینه رسیدن به عشق انسانی خود به موسای جوان دارای قدرت مادی و معنوی را فراهم می‌کنند، آنان در ملاقات اول، با ارزیابی درستی که از قدرت و امانت موسی پیدا کرده‌اند به پدر خود پیشنهاد استخدام او را به دلیل همین دو ویژگی اساسی می‌دهند. (قصص23-26) مقایسه شود با نقش زلیخا در داستان یوسف که در پی عشقی اروتیک است و مردی مقابل اوست که تمایل جوانی برابر دارد، برهان رب را می‌بیند و از خدا مدد می‌جوید. زنانی برابر او قرار دارند که جز شهوت خود، نه چیزی مشاهده می‌کند و نه از چیزی مدد می‌جویند. (یوسف24 و32)

قرآن از زنی سخن می‌گوید که رهبر کشوری است و آن را به درستی مدیریت می‌کند به طوری که در اقتصاد و سیاست و اقتدار کشورش فتوری نیست و همچون سلیمان پیامبر کشورش از همه نعمت‌ها برخوردار است. این زن خورشید پرست است و سلیمان خدا پرست. این زن فرمانده یک ارتش قوی است ولی شخصیت مستبدی ندارد و با وجود فرمانبری مردمش از او، بدون مشاوره با کارشناسان و بزرگان تصمیم نمی‌گیرد. وی از نقش تاریخی پادشاهان ستمگر تحلیل درستی دارد و مردان اندیشه و سیاست را مجذوب خوی صلح طلب خود ساخته است. بسیار هوشمندانه موضع می‌گیرد تا منافع کشورش را تامین کند و باعث خرابی و فساد سرزمین خویش نشود. با هوش سرشاری که دارد به سرعت متوجه اندیشه غلط و شرک‌آلود خود ‌شده و نه به قدرت سلیمان بلکه به خدای سلیمان روی می‌آورد. (نمل22-44) قرآن از نقش مستقل مادر مریم در نذر، در مورد فرزند خود و پذیرش نذر و دعای او توسط خداوند سخن می‌گوید. شخصیت مریم در قرآن شخصیت بی‌بدیلی است به طوری که زکریای نبی، غبطه موقعیت معنوی او را می‌خورد. او توانسته است عفیفانه موقعیت معنوی که مخصوص مردان تلقی می‌شده است را به خود اختصاص دهد. به همین جهت رزق بی‌حساب به او داده می‌شود و ملائکه با او هم سخن می‌شوند و به او بشارت می‌دهند که او همچون پیامبران برگزیده خدا است و او بزرگِ زنان عالم است. (آل‌عمران43) خداوند مریم را نمونه و ضرب المثل ایمان، برای زنان و مردان مومن معرفی می‌کند. (تحریم12)

قرآن در زمان پیامبر اسلام، انتخاب مستقل دین زنان چه به سمت حق و چه به سمت باطل را پذیرفته است و از مسلمانان می‌خواهد که آنان که مسلمان شده‌اند را به شوهرانشان به اجبار تحویل ندهند و انتظار این را هم نداشته باشند که آنان که کافر شدند به اجبار به آنان تحویل داده شود. (ممتحنه10-11) زنان همچون مردان، در عرصه سیاست، طرف قرارداد بیعت با پیامبر خدا یعنی حاکم مسلمانان هستند و دوشادوش مردان با رسول خدا پیمان می‌بندند که چیزی را با خدا شریک نکنند، و به اصول اخلاقی مربوط به خود پایبند باشند. قرآن زنان را چنان دارای قدرت تشخیص دانسته است که طبق این پیمان سیاسی، آنان را موظف ساخته است که در چیزی که، از پیامبر درست و معروف تشخیص دادند با او مخالفت نکنند. آنگاه خدا پیامبر را موظف کرده است که از این زنان قدر شناسی کند و از خدا برایشان طلب مغفرت کند. (ممتحنه12) خداوند در مقابل اعتراض زنان به نگاه مردانه آیات با یک قاعده کلی، برابری زن و مرد را در همه امور انسانی و معنوی گوشزد کرده است و از مرد و زن تسلیم حق، مرد و زن مومن به حق، مرد و زن مطیع حق، مرد و زن صادق، مرد و زن صابر، مرد و زن خاشع، مرد و زن تصدیق کننده حقیقت، مرد و زن روزه‌دار، مرد و زن با عفت و مرد و زنی سخن می‌گوید که بسیار به خدا توجه دارند. (احزاب35)

جوابی بنویسید

ایمیل شما نشر نخواهد شدخانه های ضروری نشانه گذاری شده است. *

*

شما می‌توانید از این دستورات HTML استفاده کنید: <a href="" title=""> <abbr title=""> <acronym title=""> <b> <blockquote cite=""> <cite> <code> <del datetime=""> <em> <i> <q cite=""> <strike> <strong>