انجمن محققان و مدرسان روحانی اصفهان جمعی است که سعی در نگاه روزآمد به اسلام و جهان دارد. برخی از افراد این انجمن به مناسبت بحثهایی که در زمینه سند فرهنگی 2030 یونسکو در کشور به وجود آمده است تصمیم گرفتند این سند را در نشستی علمی به بحث گذاشته و فارغ از ایرادات شکلی که به آن گرفته شده است محتوای آن را مورد نقد و بررسی قرار دهند.
اما پیشینه بحث از 2030 به آنجا بر میگردد که ضمن نامه رسمی منتشر شده، به امضای معاون اول رئیس جمهور، در تاریخ 25 شهریور سال 95، که رونوشت آن به اطلاع مقامات مسئول کشور از جمله دفتر مقام معظم رهبری رسید، این سند امضا شد. (ضمیمه1)
پس از مدتی بخش زنان بسیج سپاه پاسداران به این سند اعتراض میکند، چرا که در آن به «تساوی جنسیتی» و «فمینسم» و سهمیهبندی جنسیتی رسمیت داده شده است. رئیس بسیج زنان خانم مینو اصلانی در 10 آبان 1395 در نشست خبری غرفه سازمان بسیج جامعه زنان کشور تحت عنوان: «صدای پای فمنیست» در دهمین نمایشگاه رسانه های دیجیتال عنوان کرد که متاسفانه به تازگی ایران در حال پیوستن به برخی از معاهدات بین المللی است و به دنبال ایجاد تساوی جنسیتی و سهمیه بندی جنسیتی در کشور است. او در این نشست این سند را جنگ علیه خانواده و باعث استفاده ابزاری از زن دانست که باعث جابجایی نقش زن و مرد میشود و نقش قوامیت و حاکمیت را از مرد میگیرد و لذا زن تحت حمایت هیچ مردی نیست و نقشهای همسری و مادری خود را نیز از دست میدهد. او خواستار نظارت بیش از پیش مجلس بر این اقدامات شد تا مانع از پیوستن به معاهدت دارای هزینه های سنگین معنوی، اخلاقی و خانوادگی بشود. خانم مینو اصلانی همین بحث را بارها در مراسم مختلف عیناً تکرار کرده است.
برای قضاوت خوانندگان در این خصوص عیناً متن مورد نظر مخالفان سند را ک
ه همان هدف پنجم سند قابل ذکر است:
«هدف اصلی 5: دستیابی به تساوی جنسیتی و توانمندسازی همۀ زنان و دختران
5-1- پایان دادن به همۀ اشکال تبعیض علیه زنان و دختران در همه جا
5-2- ریشه کنی همۀ انواع خشونت علیه زنان و دختران در حوزههای عمومی و خصوصی، از جمله: در زمینۀ قاچاق انسان و سوء استفادههای جنسی و غیره…
5-3- ریشهکنی همۀ اقدامات زیانبار مانند ازدواج کودکان، ازدواج در سنین بسیار پایین و ختنۀ زنان
5-4- به رسمیت شناختن و ارج نهادن به مراقبتهای داخل منزل و خانهداری (کار در منزل) بدون دستمزد از طریق: تأمین خدمات عمومی، ایجاد زیربناها و تنظیم سیاستهای حفاظت اجتماعی و ترویج مسئولیت مشترک در منزل و در محیط خانواده، تا حدی که مقررات ملّی اجازه دهند.
5-5- تضمین مشارکت کامل و مؤثر زنان و در اختیار قرار دادن فرصتهای برابر (با مردان) برای انتصاب به مسئولیتهای بسیار بالا در همۀ سطوح تصمیم گیری در حوزههای سیاسی، اقتصادی و همچنین در زندگی عمومی
۶-۵- ضمانت دسترسی جهانی به بهداشت باروری و جنسی و دسترسی به حقوق باروری در راستای توافقهای انجام شده در جریان کنفرانس بین المللی جمعیت و توسعه و اعلامیه و برنامۀ اقدام پکن، و بر مبنای اسناد نهایی به دست آمده از کنفرانسهای بازنگری برگزار شده در این ارتباط
5- الف- انجام اصلاحاتی برای برقراری تساوی حقوق زنان و مردان به منظور دسترسی زنان به منابع اقتصادی و امکان مالکیت و کنترل داراییها از قبیل: زمین و سایر اشکال دارایی توسط آنان و همچنین برقراری حق دسترسی زنان به خدمات مالی، ارثیه و منابع طبیعی، در راستای قوانین ملّی (کشورها)
5- ب- ارتقای کاربرد فناوری توانمندکننده، به ویژه فناوری اطلاعات و ارتباطات به منظور ترویج توانمندسازی زنان
5- ج- تقویت و اتخاذ سیاستهای مطمئن و مناسب و همچنین وضع قوانین قابل اجرا برای ترویج تساوی جنسیتی و توانمندسازی همۀ زنان و دختران در کلیۀ سطوح» (نظر به اینکه بقیه بخشهای سند زیاد مورد بحث نبوده است تنها به خلاصه اهداف آن اکتفا میکنیم)
در هر صورت تقریبا یک سال بعد مقام معظم رهبری در تاریخ 17 اردیبهشت 96 در دیدار با معلمان و فرهنگیان، در آستانه انتخابات از پذیرش سند 2030 توسط دولت انتقاد کردند. بخش اصلی انتقاد ایشان، کمتر محتوایی و بیشتر شکلی بود ولی رقبای دولت از بیانات معظمله در جریان انتخابات اِشکال محتوایی برداشت کردند و با انتساب مطالبی غالباً خلاف واقع به این سند بر این بحث انتخاباتی دامن زدند. اِشکال اول رهبری این بود که ما نباید زیر بار مجموعههای بینالمللی مثل یونسکو برویم چون آنها تحت نفوذ قدرتهای بزرگ است. ایشان فرمودند: «این سند ۲۰۳۰ سازمان ملل و یونسکو و این حرفها، اینها چیزهایی نیست که جمهوری اسلامی بتواند شانهاش را زیر بار اینها بدهد و تسلیم اینها بشود.»
اشکال دوم این بود که اصل این کار غلط است که با وجود مجمع تشخیص مصلحت و برنامههای بالادستی اعلام شده توسط رهبری زیر بار برنامههای آموزشی و پرورشی و اخلاق و سبک زندگی یونسکو بریم. عین سخن ایشان این بود که: «به چه مناسبت یک مجموعهی بهاصطلاح بینالمللیای -که قطعاً تحت نفوذ قدرتهای بزرگ دنیا است – این حق را داشته باشد که برای کشورهای مختلف، برای ملّتهای گوناگون، با تمدّنهای مختلف، با سوابق تاریخی و فرهنگی گوناگون، تکلیف معیّن کند که شما باید اینجوری عمل کنید؟ اصل کار، غلط است.» نظر به اینکه اعلامیههای بینالمللی همچون اعلامیه حقوق بشر، حقوق کودکان، کنوانسیون زنان امور پذیرفته شده بینالمللی است و نمیتوان به تفکر جهانی بیاعتنا بود گفتند: «اگرچنانچه با اصل کار شما نمیتوانید مخالفت بکنید، حدّاقلّش این است که بِایستید بگویید جمهوری اسلامی خودش مشی دارد، خطّوربط دارد، ما سندهای بالادستی داریم، ما میدانیم باید در زمینههای آموزش، پرورش، اخلاق، سبک زندگی چهکار کنیم؛ احتیاج به این سند وجود ندارد.»
اشکال سوم در نحوه عملکرد دولت در این زمینه است که چرا بی سروصدا آن را به اجرا گذاشته است ایشان فرمودند: «اینکه ما برویم سند را امضا کنیم و بعد هم بیاییم شروع کنیم بیسروصدا اجرائی کردن، نخیر، این اصلاً مطلقاً مجاز نیست؛ ما اعلام هم کردهایم به دستگاههای مسئول. بنده از شورای عالی انقلاب فرهنگی هم گلهمند هستم؛ آنها باید مراقبت میکردند، نباید اجازه میدادند این کار تا اینجا پیش بیاید که ناچار بشویم ما جلوی آن را بگیریم و ما وارد قضیّه بشویم.» موضوع اجرای بیسروصدا، با وجود رونوشت اجرای آن به دفتر ایشان، در 25/6/1395 (ضمیمه1) و اشاره خود ایشان، یک سال قبل، به این سند، روشن نیست. ایشان در دیدار جمعی از اساتید دانشگاهها در روز دوازدهم ماه مبارک رمضان سال گذشته؛ ۲۹ /خرداد/ ۱۳۹۵ در حسینیهی امام خمینی (رحمهالله) فرمودهاند: «یونسکو در ۲۰۱۵ [میلادی] -یعنی همان پارسال- یک گزارشی داده در مورد چشمانداز علم تا سال ۲۰۳۰؛ در این گزارش میگوید ایران به دنبال تبدیل اقتصاد منبعمحور به اقتصاد دانشمحور است. این همان نکتهای است که ما روی آن مکرّر تکیه کردیم و امروز هم بعضی از آقایان اینجا اشاره کردند.»
مهمترین اشاره رهبری به محتوای سند 2030 در سخنرانی اخیر این بود که: «اینجا جمهوری اسلامی است؛ اینجا، مبنا اسلام است، مبنا قرآن است؛ اینجا جایی نیست که سبک زندگی معیوبِ ویرانگرِ فاسدِ غربی بتواند در اینجا اینجور اِعمال نفوذ کند. البتّه متأسّفانه اِعمال نفوذ دارند میکنند و از طُرق مختلف وارد میشوند امّا [اینکه] اینجور بهطور رسمی سند به ما بدهند که «تا پانزده سال دیگر باید شما اینجوری بکنید، اینجوری بکنید»، ما هم بگوییم بله، معنی ندارد این کار.»
با توجه به نکته اخیر مقام معظم که فرموده بودند: «اینجا جمهوری اسلامی است؛ اینجا، مبنا اسلام است، مبنا قرآن است.» انجمن محققان و مدرسان روحانی اصفهان در نشست فقهی این هفته خود 29 اردیبهشت 1396 خود این سند را بر اساس مبانی اسلامی مورد بحث قرار داد. ابتدا حجت الاسلام و المسلمین قیصری در خصوص بازتاب سند 2030 یونسکو گفت: «به گزارش خبرنگار خبرگزاری صداوسیما، محمدمهدی زاهدی در برنامه گفتگوی ویژه خبری شبکه دو سیما گفت سند 2030 یونسکو در پی تربیت نسل بیهویت در کشورمان است که دین و ایرانی بودن برای آن مطرح نباشد. ایشان نگفت که از کجای سند چنین چیزی آمده است. البته او گفت در این سند بر مباحث جنسیتمحور تأکید جدی شده است و با جریان سازی به جای عدالت جنسیتی برابری جنسیتی را تشویق می کند. وی گفت: «با اجرای سند 2030 سازمان ملل، مدارس کشورمان نباید رنگ و بوی سیاسی و مذهبی داشته و به پرورش کاری نداشته باشند، البته ما که چنین چیزی در سند نیافتیم. آقای زاهدی افزود: بر اساس این سند، اولویت استخدام با معلمانی است که به برابری جنسیتی اعتقاد دارند، این هم در سند یافت نشد. رئیس کمیسیون آموزش مجلس تصور خود را از کلیت سند 2030 یونسکو اُمانیستی و سکولاریستی خواند و افزود: منظورشان از حقوق بشر همان حقوق بشر آمریکایی است که آثار آن در یمن، عراق، افغانستان، جنگ ویتنام و کشتار هیروشیما و جنایات دیگر این کشور دیده می شود.
محمدرضا مخبر دزفولی دبیر شورای عالی انقلاب فرهنگی نیز در ارتباط تلفنی با این برنامه گفت: «کشوری که سند جامع تحول ّآموزش و پرورش را دارد چرا زیر بار امضای سند 2030 سازمان ملل رفته است؟ سند 2030 بومی، ایرانی و اسلامی نیست و نباید سندی را اجرا کنیم که سیاست گذاری آن از طرف دیگران و خارج از مرزهاست. در این سند مقابله با خشونت مطرح شده است اما تعبیر آمریکایی ها از مقابله با خشونت؛ مقابله با اسلام است. به نظر او سند 2030 در ساختار و محتوا با فرهنگ کشورمان مخالف است. ایشان ارتباط این سند با آمریکا را توضیح نداد.
محمد اسحاقی معاون برنامه ریزی و هماهنگی شورای عالی انقلاب فرهنگی نیز در این برنامه گفت: «امضای سند 2030 یونسکو به وسیله برخی مسئولان اجرایی نشان دهنده نقش منفعلانه مسئولان در سازمان های بین المللی است. البته او هم نگفت کجای سند مشکل دارد و ما باید در مورد آن فعال باشیم.
حجت الاسلام و المسلمین محمد نصراصفهانی در تکمیل سخنان جناب آقای قیصری گفت: ّّ«باید عرض کنم که همین آقای مخبر دزفولی، خانم جمیله علمالهدی همسر حجت الاسلام رئیسی، را به ریاست کمیسیون تعلیم و تربیت دبیرخانه شورای انقلاب ّفرهنگی منصوب کرده است.
ایشان نقش خود را، در طرح موضوع سند2030، برای مقام معظم رهبری در سخنرانی تبلیغاتی برای شوهرشان به خوبی تشریح کردهاند. به گزارش خبرگزاری فارس ایشان در اصفهان 23/2/96 و در جمع زنان گفت: خواص در کشور کسانی هستند که به ولایت فقیه التزام دارند. به جای آنکه ارزشهای فرهنگی خود را در جهان گسترش دهیم به دنبال تهاجم به خود بودهایم. یونسکو طبق رسمی هر چند سال یک بار توصیههای کلی را برای پیشرفت کشورها ارائه میکند، سند 2030 سال 2015 به تصویب رسید. همسر حجت الاسلام رئیسی بیان کرد: وقتی آقای رئیس جمهور با بررسی این سند توسط شورای عالی انقلاب فرهنگی موافقت نکردند مسأله را با دفتر مقام معظم رهبری مطرح کردیم که موضعگیری ایشان را در پی داشت، البته قبول داریم که شورای انقلاب فرهنگی در این زمینه وظیفه خود را به درستی انجام نداده است.
رئیس کمیسیون تعلیم و تربیت شورای عالی انقلاب فرهنگی خاطرنشان کرد: اگر این سند که 17 هدف مختلف در ابعاد گوناگون دارد تحقق یابد چیزی به مراتب خسارت بارتر از برجام اتفاق میافتد.
بد نیست به واکنش خانم کبری خزعلی نماینده شورای عالی انقلاب فرهنگی در شورای فرهنگی ـ اجتماعی زنان و خانواده هم توجه داشته باشیم. به گزارش صبح توس؛ خانم خزعلی به عنوان یک کارشناس اسلامی گفتهاند: مفاد سند 2030 مخالف مبانی اسلام است و رونمایی از سند 2030 به تنهایی نشان میدهد، دولت اعتدال دقیقا بدنبال احیای سیاست غربی شدن از ناخن پا تا موی سر است.
تساوی جنسیتی و حذف موانع آن، آموزش حقوق بشر غربی، تسهیل پایش پدیده حذف اجتماعی در آموزش، تضعیف فرهنگ بومی و اسلامی، آموزش شهروندی جهانی براساس هنجارهای غربی و نهایتاً حذف فرهنگ ایثار و شهادت به بهانه دور نگه داشتن مدارس از خشونت، بخشی از تعهداتی است که ما با پذیرش این سند مجبور به اجرای آنها هستیم. وی همچون سخنان قبلش بدون استناد به هیچ بندی از سند اظهار داشت: در این سند هرنوع تربیت دینی و الهی را خلاف حقوق بشر اعلام کرده که آموزشهای جنسی را تحت عنوان بهداشت برای کودکان جزو حقوق کودکی به شمار میآورد!!!.
وی تصویب این سند را کاپیتولاسیون آموزشی -فرهنگی دانست و اظهار داشت: با پذیرش این سند، کلیه آموزشهای رسمی و غیررسمی چهار وزارتخانهها به مدت پانزده سال زیر نظر سازمان یونسکو خواهد رفت به علاوه شاخصهای 18 گانه و مطالبات آموزشی سازمان ملل وارد کتب درسی و آموزشی کشور میشود.
خانم خزعلی رئیس سابق شورای فرهنگی اجتماعی زنان، سند 2030 را بخشی از «پروژه نفوذ» خواند و تصریح کرد: این سازمانهای به ظاهر علمی و صلح طلب طبق سند دکترین امنیت ملی آمریکا همگی تحت فرمان مرکز واحدی در پنتاگون هستند.
آقای نصراصفهانی سپس به واکنش علما و روحانیون به این موضوع پرداخت و گفت برخی علما بدون استناد به مفاد سند 2030 به نقد آن پرداختهاند. او به استناد سایت آیت الله نوری همدانی گفت: «ایشان در درس خارج فقه خود در 20 اردیبهشت 96 به پذیرش بی سرو صدای سند 2030 از سوی دولت واکنش نشان داد و فرمود: این سند از سوی یونسکو به کشورها داده میشود که آموزش و تعلیم و تربیت باید بر اساس این سند صورت گیرد. ایشان بدون اینکه اشاره کنند چگونه در یک سند بینالمللی از جهاد و امر به معروف سخن گفته شده، اظهار داشتند: بر اساس این سند جهاد و امر به معروف، نباید باشد و مردم باید آزاد باشند، حتی مسائل وقیح تر از این در سند 2030 وجود دارد که بیان نمیکنیم، متأسفانه دولت بدون هماهنگی با نهادهای مسؤول همانند مجلس این سند را امضا کرده است.» معظم له بدون اینکه از مستند خود یاد کنند، میفرمایند: «چرا وقتی چنین سندی که با مذهب، دین و قرآن ما منافات دارد باید از سوی دولت پذیرفته شود؟ کار به جایی رسید که رهبر معظم انقلاب اخیرا با دل درد آمیزی این مسأله را بیان کردند و جلوی آن را گرفتند، ما نمیتوانیم در برابر چنین مسائلی ساکت باشیم. حوزه علمیه نمی تواند در برابر سند غربی 2030 سکوت کند، ما احتیاجی به چنین سندهایی نداریم و بر اساس فرهنگ خود، اسلام و قرآن تعلیم و تربیت را انجام می دهیم، حوزه علمیه قم نمی تواند در برابر چنین جریانی بی تفاوت باشد، نباید سرمان را پایین انداخته و فقط درس بخوانیم، باید بیدار و هوشیار باشیم و اجازه نفوذ فرهنگی دشمنان را ندهیم.»
این درحالی است که به گفته حجت الاسلام و المسلمین سالک نماینده مردم اصفهان در مجلس شورای اسلامی و رئیس کمیسیون فرهنگی مجلس این سند مراحل قانونی خود را پشت سر گذاشته است.
ایشان میفرمایند: «کمیسیون علمی، فرهنگی و تربیتی سازمان ملل(یونسکو) از ایران درخواست کرده بود تا سیستم آموزشی آن تحت آموزشهای بینالمللی قرار گیرد که با کمال تأسف سند 2030 توسط شورای عالی انقلاب فرهنگی و وزارت آموزش و پرورش در هیأت دولت تصویب شد. مقام معظم رهبری در مقابل شورای عالی انقلاب فرهنگی نسبت به سند 2030 موضعگیری به حقی داشتند. مفهوم سند 2030 این است که تمامی آموزشهای بینالمللی که در کنوانسیون مربوطه تصویب میشود باید توسط شورای عالی انقلاب فرهنگی تأیید و در سیستم آموزش و پرورش و دانشگاهها پیادهسازی شود.
ایشان نیز بدون استناد به هیچ بندی از سند گفتند: «به عبارت دیگر سند 2030 به این معناست که در طول مسیر آموزشی یک کشور، اختلاط دختر و پسر آزاد است، سبک زندگی به سبک غربی و آموزشهای منحرفکننده باید ارائه شود.»
شگفتآورتر از این خبر باشگاه خبرگزاران جوان است که روز بعد یعنی 21 اردیبهشت1396، 1200 نفر از علما و فضلای حوزه علمیه اصفهان بیانیهای را امضاء کردند که در آن نوشته بود: در چارچوب عمل به 2030 به واژههایی همچون شهروند جهانی ـ که همان شهروند آمریکایی است ـ و برابری جنسیتی ـ آزادی حیوانی جنسی ـ اشاره شده است که این مباحث توسط شورای عالی انقلاب فرهنگی مورد نقد بوده است و تصویب و اجرای این سند، دگرگونیهای بسیاری را در آموزش کشور ایجاد خواهد کرد که از جمله آن میتوان به ارائه آموزشهای جنسی به کودکان و حذف مفاهیم قرآنی و ارزشی از کتابهای درسی به بهانه ترویج صلح و نبود خشونت و حذف تعلیمات دینی از نظام آموزشی کشور، حذف دروس شجاعت افزا همچون درس فداکاریهای رهبر 13 ساله، شهید حسین فهمیده اشاره کرد.» البته ما هر چه در سند گشتیم چنین چیزهایی در سند نیافتیم، در هر صورت در ادامه این بیانیه آمده است: «به مصداق لبیک به اوامر مرشدانه و حجت مدارانه دیدهبان همیشه بیدار مؤمنین، و ولی امر مسلمین جهان، حضرت آیتاللهالعظمی امام خامنهای، اعتراض خود را به مسؤولان خفته و ناباب دولتی اعلام داشته و از آنها میخواهیم بر اساس اندیشه ولایی اسلام عزیز حرکت کرده و دل از اندیشههای کفرآلود غرب با محوریت آمریکای جنایتکار بریده و با توجه به جهاد کبیر به توبه عملی دست زنند و عمل به سند تحول آموزش و پروش را به عنوان سند بالادستی نظام آموزشی جمهوری اسلامی ایران قرار دهند که شاید غفران الهی شامل حالشان شود و از عقاب الهی و خشم انقلابی امت ولایی، در امان مانند.
از این قبیل موضعگیریهای عجیب در سراسر کشور بسیار انجام شد از جمله، حجت الاسلام علی اکبر کیخا، امام جمعه زابل هم، تصویب سند 2030 توسط دولت را اشتباهی بزرگ دانست و گفت: «حضرت آقا گلایهمندی خود را در خصوص این سند اعلام کردند، زیرا بندهایی در این سند وجود دارد که تضاد و منافات زیادی با اسلام و فطرت انسانی دارد. وی اجرای این سند در جامعه ایران را مساوی با انحطاط دانست و تصریح کرد: بندهایی که در خصوص خانواده، تربیت و آموزش کودکان وجود دارد نه مشروع و نه معقول است. او درباره تن دادن دولتمردان به این سند گفت: «اینگونه خفت و خاری، دلیلی جز به دست آوردن دل کدخدا ندارد، عده ای به دنبال این هستند که کدخدا به آنها فقط لبخند بزند. ایشان بدون اینکه بگوید چه کسانی؟ گفته است: «بسیاری از علما این سند را خلاف مبانی اسلام و منطق قرآن و هویت ایرانی میدانند.»
جناب حجت الاسلام و المسلمین آقامحمدی به شبنامهها اشاره کرد که: «آنچه در شب نامهها پخش شد مضمون سند را چیزهایی دانستند که بسیار تعجب برانگیز است. از جمله تحت عنوان «دولت روحانی کودکان ما را به کجا میرساند» عین متن آن این است: آموزش جنسی از صفر تا 4 سال، آموزش خود ارضایی از 4 تا 6 سال، آموزش هم جنس بازی 6 تا 9 سال، آزادی جنسی زنان در جامعه. در اطلاعیه رنگی دیگری آمده بود: «همجنس گرایی و آموزش مسائل جنسی در مدارس. پدران و مادران به هوش باشید» آیا می دانید دولت مخفیانه پذیرفته و امضا کرده است که «کودکان باید در دبستان با مسائل جنسی آشنا شوند. کودکان باید بدانند که خانواده فقط پدر و مادر نیستند، میتوانند دو مرد یا دو زن هم خانواده تشکیل دهند. کودکان حق رفتن به هیئت های مذهبی مخصوصاً عزای امام حسین را تا 12 سالگی ندارند. فرهنگ شهادت و جهاد و کلا فرهنگ دینی باید تا سال 2030 به طور کامل از کتاب های درسی به بهانه ایجاد روحیه خشونت حذف شده باشد. کسی از این افراد نمیپرسد که چگونه در یک سند بینالمللی سخن از عزادری امام حسین به میان میآید؟ در کنار همین تراکت آمده بود «سند محرمانه دولت سندی است که اصل خانه و خانواده را نشانه گرفته است.» و تراکتهای مشابه زیاد است (ضمیمههای جزوه) و چنانکه مستحضر هستید نه تنها هیچ یک از این امور در سند 2030 نیامده است بلکه به آن اشاره هم نشده است.
جناب آقای آقامحمدی در مورد واکنش دولت به بیانات رهبری را مثبت خواند و گفت: «دولت واکنش مثبتی نشان داد ولی ظاهراً قرار نبود گوش شنوایی وجود داشته باشد. بخشی از بیانیه ۲۵ ارديبهشت ۱۳۹۶دولت درباره سند 2030 بنابر آنچه که در سایت تابناک آمده است را عیناً نقل میکنیم: «فرمایشات و بیانات ارزشمند و حکیمانه مقام معظم رهبری در خصوص سند «چارچوب اقدام آموزش ۲۰۳۰»، که در تاریخ ۱۷ اردیبهشت ۱۳۹۶ در دیدار با معلمان، مطرح شد از همان لحظه، مورد توجه و اهتمام جدی دولت قرار گرفت و ازطریق مرسوم و بنا به وظیفه، برخی شبهات مرتبط با آن را خدمت معظم له پاسخ گفته و بر طرف کردن سایر دغدغه های ایشان در خصوص این سند را نیز در دستور کار خود قرار داد.
با این همه متاسفانه برخی جریانات و گروه های سیاسی خاص، از فرصتِ همزمانی و قرابتِ فرمایشات حکیمانه مقام معظم رهبری با فضای انتخابات ریاست جمهوری، نهایت سوء استفاده را بعمل آورده و از آن دستاویزی سیاسی برای وارد آوردن فشار به دولت در ایام انتخابات و تخریب چهره آن خصوصا در میان قشر متدین و مذهبی کشور کردند، مانند انتشار شایعه پذیرش آموزش همجنسگرایی در مدارس و یا انتشار گسترده شایعه توزیع کتابی در خصوص آموزش های جنسی در نمایشگاه کتاب که همگی کذب محض بوده و با نیت تشویش اذهان عمومی و مکدر کردن خاطر مردم شریف و متدین ایران اسلامی علیه دولت تدبیر و امید بوده است.
این شایعه پراکنیها در حالی است که در تصویب «چارچوب اقدام آموزش ۲۰۳۰» یونسکو، از هیچ کشوری درخواست امضاء نشده است چرا که اصولاً در بین اسناد یونسکو به جز پیمان نامهها که جنبه الزامی دارند، و باید به تایید مجالس کشورها برسند، هیچ سند دیگری مورد امضای فیزیکی واقع نمیشود. سند «چارچوب اقدام آموزش ۲۰۳۰» نیز در زمره پیمان نامه ها نیست و به عنوان یک چارچوب عمل که کشورها مطابق با ساختار ملی خود آن را اجرا می کنند، در حقیقت یک توصیه نامه به شمار میرود و بنابراین توسط هیچ کشوری امضا نشده است.»
به منظور جلوگیری از هرگونه سوء استفاده و برای تنویر افکار عمومی کشور، خصوصا، علمای اعلام، روحانیت معزز و متدینین و سایر اقشار ملت شریف ایران در ادامه این بیانیه که مفصل هم هست دولت به توضیح این موضوع پرداخته است که توجه دولت به این سند برای حضور فعال در مجامع بین المللی با حفظ استقلال و اختصاصات فرهنگی و برای ارائه تصویر مثبت و موفقی از نظام جمهوری اسلامی ایران به جهانیان بوده است تا با ایرانهراسی و اسلامهراسی مقابله شود. دولت جمهوری اسلامی علیرغم غیر الزامی بودن سند رسماً هم اعلام کرده است که: «جمهوری اسلامی ایران خود را متعهد به بخش هایی از «چارچوب اقدام آموزش ۲۰۳۰» که به هر شکلی در تعارض با مقررات و اولویتهای ملی، باورهای دینی و ارزش های فرهنگی جامعه ایرانی تفسیر و تعبیر شوند، نمیداند.»
بر اساس بند ۲ مصوبه هیات وزیران، کارگروه اجرایی موظف شده است که این وظیفه را میبایست همسو با اهداف «برنامه های توسعه کشور»، «اسناد راهبری توسعه»، «نقشه جامع علمی کشور» و «سند تحول بنیادین آموزش و پرورش» انجام دهد. در هر صورت بر اساس بخشنامه معاون اول محترم رئیس جمهور در تاریخ ۱۰ اردیبهشت ۱۳۹۶ اجرایی شدن برنامه مزبور در دستگاههای دولتی متوقف شده است.
م. نصراصفهانی در خصوص متن سند گفت: «چنان دروغ و تهمت توسط این به اصطلاح متدینین در مورد این سند پخش شد که ما هم که سند را مطالعه کرده بودیم احتمال دادیم متنی غیر از آنچه توسط یونسکو ترجمه شده است وجود دارد و شاید ما آن را ندیدهایم. از تعدادی از دوستان دانشگاهی سوال کردیم آیا شما متنی غیر از دیدهاید؟ کسی ندیده بود. احتمال دادیم بخشی از متن اصلی درست ترجمه نشده است، لذا آن را با متن انگلیسی هم مقایسه کردیم، متن انگلیسی را نیز مطابق متن فارسی بود و چنین چیزهایی که حضرات از آن نقل میکردند در آن نبود. از هر کس از مروجین دانشگاهی هم هم که پرسیدیم که آیا کسی آن را خوانده است؟ نخوانده بودند و میگفتند یعنی شما میگویید آقا دروغ گفته است؟
حجت الاسلام و المسلمین عابدینی این احتمال را مطرح کرد که ممکن است به مقام رهبری گزارش غلط داده شده است. استناد آقای عابدینی به این کلام رهبری بود که ایشان درست ده روز بعد از سخنرانی قبل (17/2/1396) در ۲۷ /اردیبهشت/ ۱۳۹۶ در دیدار با اقشار مختلف مردم در آستانهی برگزاری انتخابات ریاست جمهوری و شوراهای اسلامی گفتند: «ممکن است عملکردهای مسئولینی از قبیل بنده، در یک جاهایی مناسب یا مثبت یا کامل یا جامع نباشد.» آقای عابدینی گفتند البته من تا حدی که این سند را خواندم چیز نادرستی در این سند نیافتم. به نظر میرسد این جنجال انتخاباتی تکرار همان کارناول عاشورا علیه آقای خاتمی بود. تجربه زندگی مردم در غرب بخصوص در کانادا که من دیدیم چه در مورد خانواده و چه در مورد بچهها بسیار حساب شده بود. آنها آزادی دارند ولی روشهای مناسبی هم برای جلوگیری از انحراف کودکان خود به نحو حساب شده دارند.
حجت الاسلام و المسلمین مقدس وارد بحث محتوایی سند 2030 شد و گفت: «من تمام 70 صفحه این سند را مطالعه کردم نه تنها نکته نامناسبی در آن ندیدم بلکه به نظرم آمد که این برنامه چنان مترقی است که قرار است در جامعه عدل امام زمان اجرا شود.
حجت الاسلام و المسلمین حسین نصراصفهانی به پیشگفتار و مقدمه سند 2030 اشاره کرد و گفت: ««نکتهای که من در این بخش مطالعه کردم و در سند دیدم و باید در مورد آن صحبت شود تساوی جنسیتی و توانمند سازی زن و مرد و فراهم کردن فرصتهای مساوی برای آنان است: چنانکه در بند بیست مقدمه آن را شفاف کرده است: «دسترسی زنان و دختران به آموزش کیفی، منابع اقتصادی و مشارکت اجتماعی و فرصتها باید با مردان و پسران برابر باشد؛ ضمن اینکه برای اشتغال، رهبری و تصمیمگیری در همۀ سطوح نیز با مردان و پسران از فرصتهای یکسانی بهرهمند شوند. ما برای از بین بردن شکاف جنسیتی و تقویت حمایتهای سازمانی برای تحقّق تساوی جنسیتی و توانمندسازی زنان در سطوح جهانی، منطقهای و ملّی تلاش خواهیم کرد. همۀ اشکال تبعیض و خشونت علیه زنان و دختران، در سایۀ مشارکت و همکاری مردان و پسران ریشه کن خواهد شد.»
با وجودی که در بند 21 مقدمه آمده است: «اهداف جدید، از تاریخ اول ژانویۀ 2016 لازم الاجرا هستند و مبنای تصمیمگیریهای ما در 15 سال آینده خواهند بود.» اما بنابر تصریح خود سند الزام آور نیست. چنانکه در پیشگفتار دبیر کل کمسیون ملی یونسکو گفته است: «همۀ ما باید برای اجرای این دستورکار با توجه به ظرفیتها و واقعیتهای ملی و سطوح توسعه در کشورهای خود و احترام به سیاستها و اولویتهای ملی، منطقهای و جهانی کار کنیم.» در بند 5 مقدمه بیانیه هم آمده است: «دستور کار حاضر، از گسترۀ وسیع و اهمیت بیسابقهای برخوردار است. این دستور کار، توسط همۀ کشورها پذیرفته شده است و با توجه به واقعیتها، ظرفیتها و سطوح مختلف توسعۀ ملّی و با احترام به اولویتها و مقررات ملّی، به همۀ کشورها مربوط میشود. اینها، اهدافی جهانی هستند که به تمام دنیا مربوط است و در این رابطه، هیچ گونه تفاوتی میان کشورهای توسعه یافته و کشورهای در حال توسعه وجود ندارد. اهداف یاد شده، منسجم و جدایی ناپذیرند و میان ابعاد سه گانۀ توسعۀ پایدار، تعادل برقرار میکنند.»
حجت الاسلام و المسلمین قاسمی از دیگر اعضاء انجمن گفتند: «من کل 70 صفحه سند را خواندم، جمع بندی من این است که این سندی بسیار مترقی است. حقوق بشر از آن نظر که بشر است، رفع تبعیض جنسیتی زن و مرد، رفع فقر و گرسنگی، صلح جهانی و مسئله محیط زیست از اهداف کلی و از بهترین اهدافی است که قابل مطرح کردن است و این سند مطرح کرده است. تنها تعبیر «تساوی جنسیتی» است که ممکن است آن کسانی که شب نامه پخش کردهاند را گزیده باشد.
بلی ما اگر بگوییم در اسلام مرد نسبت به زن برتر است تساوی جنسیتی مطرح شده در سند 2030، بوی مخالفت با اسلام دارد ولی اگر نظر ما مثل نظر امثال آیت الله صانعی باشد که ولایت، رهبری و قضاوت را هم برای زنان پذیرفته است تساوی جنسیتی مطرح شده در سند نه تنها بوی مخالفت با اسلام ندارد، هیچ منافاتی با اسلام ندارد. اگر نگوییم تدوین کنندگان شبنامهها غرضورزی نداشتند باید گفت مفهوم تساوی جنسیتی را به درستی درک نکردهاند وگر اگر میفهمیدند که منظور سند از تساوی جنسیتی فرصتهای برابر برای زن و مرد در اجتماع است میفهمیدند که این سند بهترین مانیفست است.»
م. نصراصفهانی: «تساوی جنسیتی در این سند ناظر به همان عدالت جنسیتی در عرصه عمومی و قسط اسلامی است. حق حیات برابر زن و مرد، حق امنیت و سلامت برابر، حق آزادی برابر، حق مالکیت برابر. حق پیشرفت و تحصیل برابر، حقوق برابر در برابر کار برابر. حق استخدام برابر در برابر شایستگی برابر. حق حضور و فرصت برابر در عرصه جامعه. البته در عرصه خصوصی بنابر طبیعت زن و مرد، تعهدات طرفین ازدواج با ظرفیتهای فرهنگی و تاریخی، تساوی جنسیتی در اموری که همه عقلای جوامع آن را قبول دارند مطرح نیست. در چنان مواردی هیچ کس نمیگوید وظایف خاص زنانه یا مردانه باید برابر باشد. »
آقامحمدی: «من هم کل سند را مطالعه کردم سند مترقی و جامع در زمینههای مختلف است و در آن به حقوق بشر توجه شده است از مبارزه با فقر گفته است. برداشت کلی من این بود که اهداف آن مثل رعایت حقوق بشر برای همه، تحقّق تساوی جنسیتی برای همه و توانمندسازی همۀ زنان و دختران، اهدافی منسجم و ملموس و نکات خوب این سند است. با این حال باید به این نکته توجه داشت که در اسلام هم آموزش جنسی مطرح شده است در رسالههای عملی هم آمده است آموزش جنسی با روح اسلام مغایرت ندارد و باید متناسب با سن افراد انجام شود. شهید مطهری کتابی دارند تحت عنوان اخلاق جنسی در اسلام و جهان غرب. به علاوه سند 2030 الزام آور نیست.»
قیصری: «اهداف توسعه پایدار مطرح شده در این سند وقتی معنادار است که زنان در کنار مردان باشند. این سند بر اساس اعلامیه جهانی حقوق بشر تنظیم شده است. ماده 1 اعلامیه میگوید:
«تمام افراد بشر آزاد به دنیا میآیند و از لحاظ حیثیت و حقوق با هم برابرند.» در ماده 2 آمده است: «هر کس بدون هیچ تمایزی از نظر نژاد، رنگ، جنسیت، زبان، مذهب، باور سیاسی یا هر باور دیگری از حقوق و آزادی هایی که در این اعلامیه بر شمرده شده است برخوردار است.» در ماده 23 هم آمده است: هر کس بدون هیچ تبعیضی حق بهرهمندی از دستمزدی یکسان در برابر کار یکسان دارد.» مبنای اهداف 17 گانة توسعه پایدار که در سند 2030 طرح شده است، همین اعلامیه جهانی حقوق بشر است که ایران هم آن را امضاء کرده است. در بند هفت از هدف پنجم سند آمده است: «تضمین دسترسی جهانی به خدمات بهداشتی و درمانی در حوزۀ مسائل جنسی و باروری، از جمله: در راستای تنظیم خانواده، آموزش و اطلاعرسانی و ادغام بهداشت باروری در برنامهها و راهبردهای ملّی تا سال 2030» مهم است. در بند 5 هدف چهارم از: «تضمین آموزش با کیفیت، برابر و فراگیر و ترویج فرصتهای یادگیری مادامالعمر برای همه» سخن گفته است همچنین: «ریشهکنی نابرابریهای جنسیتی در آموزش و تضمین دسترسی برابر به همۀ مقاطع آموزش و تربیت فنّی و حرفهای برای اقشار آسیبپذیر، از جمله معلولان، افراد بومی و کودکانی که در شرایط آسیبپذیر زندگی میکنند و یا خود آسیبپذیر هستند، تا سال 2030.» در بند 7 همین هدف آمده است: «تضمین اینکه همۀ فراگیران، به دانش و مهارتهای لازم برای ترویج توسعۀ پایدار دست یابند؛ به ویژه از طریق: آموزش برای توسعۀ پایدار و آموزش و ترویج شیوههای زندگی پایدار، حقوق بشر، تساوی جنسیتی، ترویج فرهنگ صلح و نبود خشونت، شهروندی جهانی و احترام به تنوع فرهنگی و مشارکت فرهنگ در تحقّق توسعۀپایدار تا سال 2030» کلام بجایی است.
عنوان هدف 5 «دستیابی به تساوی جنسیتی و توانمندسازی همۀ زنان و دختران» است. در اصل اول آن به نفی همه اشکال تبعیض اشاره دارد که گفته است: «پایان دادن به همۀ اشکال تبعیض علیه زنان و دختران در همه جا.» و در اصل دوم خشونت علیه زنان را نفی کرده است: «ریشهکنی همۀ انواع خشونت علیه زنان و دختران در حوزههای عمومی و خصوصی، از جمله: در زمینۀ قاچاق انسان و سوءاستفادههای جنسی و غیره…» در اصل ششم آمده است: «ضمانت دسترسی جهانی به بهداشت باروری و جنسی و دسترسی به حقوق باروری در راستای توافقهای انجام شده در جریان کنفرانس بینالمللی جمعیت و توسعه و اعلامیه و برنامۀ اقدام پکن، و بر مبنای اسناد نهایی به دست آمده از کنفرانسهای بازنگری برگزار شده در این ارتباط.» در اصل پنجم آمده است: «ج- تقویت و اتخاذ سیاستهای مطمئن و مناسب و همچنین وضع قوانین قابل اجرا برای ترویج تساوی جنسیتی و توانمندسازی همۀ زنان و دختران در کلیۀ سطوح» در بند دوم از هدف دهم هم آمده است: «توانمندسازی همۀ افراد و ترویج حضور فعال همۀ اقشار جامعه در حوزههای اجتماعی، اقتصادی و سیاسی، بدون توجه به سن، جنسیت، معلولیت، نژاد، قومیت، اصلیت، مذهب، وضعیت اقتصادی و غیره تا سال 2030» همه این امور مطرح شده مهمترین بندهایی است که در سند 2030 ذکر شده است و من در اینجا آوردهم تا به این نتیجه برسم که در این سند بحث بر سر توانمندسازی جنسیتی است و ربطی به آموزش جنسی ندارد.
از مجموع این سند و مباحث مربوط به امور جنسیتی این سند اصلاً نمیتوان برداشت همجنسگرایی داشت. مگر اینکه بحث آموزش باروری و تنظیم خانواده را به آن ربط دهند. مشکل اصلی این افراد طرح بحث تساوی جنسیتی در این سند است. چنانکه خانم مینو اصلانی گفته است که بحث تساوی جنسیتی در این سند به بنیاد خانواده آسیب جدی وارد میکند و شأن مادر بودن او را تحتشعاع قرار میدهد و ما نمیتوانیم بگوییم که ماه و خورشید شبیه هم هستند و هر یک باید وظایف دیگری را انجام دهد.
پذیرش تساوی جنسیتی ملزومات اجتماعی دارد که باید آنها نیز پذیرفت مثلاً در ورزش هر دو مجاز باشند مسابقات ورزشی را تماشا کنند. در میادین ورزشی باید همانگونه که مردان لباس میپوشند زنان لباس بپوشند. در المپیک 2020 ژاپن تساوی جنسیتی را مطرح کرده و ممیخواهد در المپیک همه از لباس مخصوص استفاده کنند. آیا ما لباس پرورش اندام را میپذیریم؟ ما باید به باورهای دینی خود عمل کنیم و البته تلاش کنیم تا پوشش مناسب را به مجامع بینالمللی بقبولانیم چنانکه تاکنون هم موفقیتهای بسیاری در این زمینه داشتهایم.
م. نصراصفهانی: «مسأله این سند مسأله آموزش جنسی نیست چون در این سند حتی به آموزش جنسی اشاره هم نشده است مسأله آنان مخالفت با یک طرز تفکر است که میخواهد در عرصه عمومی مردسالاری نباشد و به دنبال برابری جنسی در اقتصاد، سیاست و فرهنگ است و بر حقوق انسانی و اجتماعی زنان تأکید دارد. البته سیاست افزایش جمعیت هم هست و اینکه زنان باید به تولید و تربیت فرزند مشغول شوند و سهمخواهی زنان در بیرون خانه از این جهت منتفی میشود، قبلاً در دانشگاهها بر اساس سیاستهای جمعیتی آن زمان واحدی تحت عنوان تنظیم خانواده بود، بعد که این سیاست تغییر کرد به بحثهای خانواده و تشویق ازدواج و تربیت فرزند تبدیل شد، وگر نه آموزش جنسی متناسب با شرایط سنی افراد را هر عاقلی میپذیرد و علاوه بر علم روانشناسی، در اسلام هم مورد توجه قرار گرفته است. ساعات اجازه فرزند برای ورود به اتاق خواب پدر و مادر را قرآن مطرح میکند. بحث نگاه و پوشش، محرم و نامحرم، بلوغ، ازدواج و طلاق و مراحل تکوین کودک را قرآن توضیح میدهد، غیر از این است که آموزش جنسی میدهد. شما پاسخ کودکان در مورد چگونگی به دنیا آمدن بچهها را چگونه میدهید؟ یا باید به آنها دروغ گفت یا راست ولی درست گفت. در اروپا افسانه لکلک مطرح میشد که خدا به وسیله لکلکها بچه را از طریق لوله بخاری به پدر و مادر هدیه میدهد. این دروغ در غرب بازتاب بدی داشت لذا تصمیم گرفتند به او راست ولی درست بگویند. این کار باید با زبان کودکی و متناسب با شرایط و تجربیات او انجام گیرد مثل کتابهایی که در این زمینه با تجربه ملموس کودکان از مثال مرغ و خروس، چاپ شده است. در مورد سوء استفاده و آزار جنسی دختران کوچک توسط مردان نزدیک آنان، باید چگونه جلوگیری کنیم؟ آیا جز با آموزش حریم خصوصی آنان ممکن است؟ چیزی که مشکل بسیاری از دختران جامعه ماست. دختر یا پسری که به سن بلوغ میرسد اگر نداند علت حالات او چیست با مشکلات عدیدهای روبرو میشود و اگر از طریق مطمئنی به آنها اطلاعات نرسد از راههای نادرستی به او اطلاع میرسد و حتی ممکن است از او سوء استفاده شود چنانکه اخیرا در مورد آن معلم قرآن مطالبی درست یا نادرست مطرح شد. یکی از علل اصلی طلاق در کشور ما جنبه جنسی دارد و ممکن است با آموزش قبل یا بعد از ازدواج بسیاری از آنها حل و فصل شود. الان در مراکز بهداشتی برای عروس و دامادها آموزشهایی گذاشته میشود که بسیار مفید است. آیا کسی در مفید بودن آن شک دارد؟ در خود قرآن، روایات، رسالههای عملیه، کتابهای مذهبی به صورت پراکنده به مسائل جنسی اشاره شده است البته به زبان روز نیست. باید با کمک روانشناسان در به روز کردن این امور همت گماشت نه اینکه صورت مسأله را همواره با جنجال پاک کرد.
زمانی برای تحصیل دختران مقاومت میشد و زمانی برای کار در بیرون خانه، زمانی با رانندگی آنان مخالفت میشد همچنانکه الان هم در عربستان مقاومت میشود. زمانی برای سینما و موسیقی و ورزش بانوان و حال تماشای مسابقات، خدا حضرت امام را رحمت کند اگر او نبود الان زنان ما اینها را هم نداشتند. جالب است برخی حاضرند زن و دختر آنان در تاکسی کنار مرد نامحرم بنشیند یا ترک موتور در خیابان حرکت کند ولی حاضر نیستند زنان، شخصاً با دوچرخه و موتورسیکلت جابجا شود. به آنها گواهینامه موتورسیکلت نمیدهند و میگویند فاصلة آنها با مردان در حد تفاوت ماه و خورشید است. به مردم باید گفت این محدودیتها تنگنظری مردسالارانه است و ربطی به اسلام ندارد. »
ضمیمه
م. نصر: به گزارش ایسنا، آیتالله ناصر مکارم شیرازی اول خرداد ماه 1396 در درس خارج، دیدگاههای خود درباره سند 2030 را تبیین کردند. بنده فایل صوتی سخنان این استاد قدیم خود را استماع کردم چکیده سخنان ایشان این بود که: «اینکه در اولین ماده این سند آمده است که ما رؤسای دولتها و کشورها و نمایندگان عالیرتبه گردهم آمدهایم افزود: واژه «گردهم آمدهایم» یعنی توافق کردیم نشان دهنده الزامی بودن و داشتن قالب عهدنامه است… این سند دارای ۵۹ بند و ۱۷ هدف است که بسیاری از آن زیبا و انسانی است و انسان از آن لذت میبرد ولی مجموع آن تثبیت نظام سلطه است و در لابلای آن مسایل خود را جاسازی کردهاند. عدهای تصمیم گرفتهاند تا فرهنگ سکولار غرب را در همه جا پیاده کنند و هدفشان نیز دگرگون کردن جهان است ولی سؤال این است که آیا ما باید بنشینیم تا دیگران برای ۱۵ سال دیگر شئون زندگی ما تصمیم بگیرند؟
در این سند از کشورها خواسته شده است که سالانه گزارش پیشرفت کاز خود را بدهند. چه جاسوسی از این بهتر؟ جاسوسی آشکار.
آقایان میگویند ما ذیل سند نوشتهایم که تا جایی آن را قبول داریم که با فرهنگ و مذهب ما سازگار باشد ولی این افراد توجه نکردهاند که آن ها میگویند شرایط شما را تا جایی میپذیریم که بر خلاف روح سند نباشد. ما یک کشور مذهبی و دارای شرایط و فقه خاصی هستیم که با روح سند سکولار نمیسازد، چگونه قبول کنیم که آن را اجرا کنیم. الفاظی در این سند به کار رفته است که معنی آن بر طبق برداشت خود آنان تفسیر میشود؛ مثلا از خانواده صحبت میشود ولی آنان همجنس بازها را هم خانواده میدانند؛ یا خشونت که آنان سپاه و بسیج ما را هم خشن میدانند زیرا مفسر این الفاظ خود آنان هستند.
در این سند درباره کمک به کودکان و پایان دادن به فقر در همه اشکال تصریح شده است. تصویبکنندگان این سند در این دو سال چه گامی برای این کودکان گرسنه و بیمار یمن برداشتند. چه گامی برای مردم غزه و ویرانیهای سوریه و … کردند.»
ملاحظاتی که به نظر بنده از این سخنان رسید به قرار زیر است:
1- باید اعتراف کرد که سخنان آیت الله مکارم شیرازی در نقد سند 2030، عالمانهتر از مخالفان هتاک سند به نظر میرسد و از این جهت جای تقدیر و تشکر دارد.
2- در کلمات ایشان نقد محتوایی ملاحظه نمیشود. گویی ایشان در ظاهر متن اشکالی ندیدهاند و از آن با تعابیری چون «بسیاری از مطالب زیبا و انسانی است»، «انسان از خواندن آن لذت میبرد» «ظاهر زیبا و دلانگیز» دارد، یاد کردهاند.
3- نقد ایشان متوجه انگیزه و هدف تنظیم کنندگان این سند است، که البته این نقد مستندی جز مشهورات مکرر در خطابهها ندارد. به نظر ایشان انگیزه و هدف این حرفهای زیبا، چیزی جز «تثبیت نظام سلطه»، از طریق «سکولار سازی نظام آموزشی، اقتصادی و اجتماعی» نیست. متأسفانه مغالطه «انگیزه» و «انگیخته» از مغاطههای رایج مورد استفاده در حوزههای علمیه است که در آن گفته میشود انگیخته خوب است ولی این سخنان ناشی از انگیزه خبیث گوینده است. این مغالطه، شمشیر دو لب است چون هر کسی میتواند این اتهام را بدون هیچ دلیلی به طرف مقابل خود وارد کند و مثلاً بگوید انگیزه سخنان ایشان جلب خشنودی مخالفین دولت و بهره بردن از مزایای حکومتی است.
4- مبنای تمام سخنان استاد سابق ما این است که در تصور امثال آیت الله مکارم شیرازی، سازمان ملل، یونسکو و … سازمان ملل نیستند بلکه سازمان دول سلطهگر هستند و بس. دولتهایی که قصدی جز «سلطه»، «جاسوسی» و «سکولار سازی» در کشورهای جهان و «دگرگون کردن فرهنگ و مذهب» آنان ندارند. به نظر ایشان کشورهای جهان قدرت تصمیمگیری مستقل ندارند و چارهای جز این ندارند که متعهد به امثال این «تعهدنامه»ها باشند. حتی اگر در متن سند آمده باشد: «همه ما باید برای اجرای این دستور کار با توجه به ظرفیتها و واقعیتهای ملی و سطوح توسعه در کشورهای خود و احترام به سیاستها و اولویتهای ملی، منطقهای و جهانی کار کنیم.»، چرا که به نظر ایشان در پس این عبارات قصدی جز فریب نیست.
5- ایشان میفرمایند: «اینها که میخواهند وضع کودکان جهان را بهبود ببخشند بگویند برای کودکان تحت ستم جهان چه کردهاند.» ایشان میتوانند با مکاتبه با این سازمان آمار مورد نظر خود را مطالبه کنند، تا پاسخ خود را دریافت کنند ولی باید این حق را هم به دیگران بدهند که بپرسند: شما هم که 40 سال است میخواستهاید جهان را دگرگون سازید، آمار خود را در جذب مردم جهان به اسلام شیعی مورد حمایت حوزه علمیه قم بدهید.
6- هیچ سند و قانونی نه در نوشتن و نه در اجرا کامل نیست ولی پرسش اساسی این است که اگر دیگران حق ندارند برای ما نسخه بنویسند، چون ما خود نسخه کاملتری داریم که تاکنون در هیچ مکانی منتشر نشده و تاکنون هیچ یک از مردم جهان آن را ندیدهاند. آیا خود آیت الله مکارم شیرازی این اصل را قبول میکنند که برای دیگر ملتها و دیگر انسانها نسخه نپیچند؟ اگر خود و امثال خود را از این اصل مستثنا میکنند و خود را برای چنین کاری مُحق میدانند اگر به ایشان گفته شد سندی جهانی برای همه مردم جهان با هر دین، مذهب و فرهنگی تنظیم کنند، میخواهند رساله عملیه خود را به جهان ارائه کنند؟
(ضمیمه1)
نسخه الکترونیکی نقد و بررسی سند 2030